انواع درد

گرچه درد به صورت های گوناگون بروز می کند،اغلب ددرد را به دو نوع حاد و مزمن تقسیم می کنند.

درد حاد

هر کسی دچار درد حاد شده است،که ممکن است چند روز،و در برخی موارد تا چند هفته طول بکشد .این نوع درد بخشی از پاسخ بدن به آسیب دیدگی یا بیماری است.هدف اصلی درد حاد وادار کردن بدن به استراحت و فرصت دادن به آن برای شروع التیام است.

 تغییرات فیزیولوژیایی روی داده در دوره ی درد حا عبارت است از :افزایش تعداد نبض،بالا رفتن فشار خون،عرق کردن ،افزایش هشیاری ،و کاهش پاسخ به سایر محرک ها،درد حاد به طرز معمول با مسکن آرام می شود ، مه معمولاً مصرف کوتاه مدت دارد و در گرفتاری های بلند مدت سودمند نیست.

 درد مزمن

در حالی که درد حاد معمولاًبه منظوری رخ می دهد،درد مزمن ممکن است سال ها بدون خاصیت ادامه پیدا کند. درد مزمن می تواند بعد از التیام آسیب دیدگی شروع شو.شاید هم در واکنش به بیماری هایی مثل سرطان یا التهاب مفاصل بروز کند.اغلب نمی توان علت درد مزمن را تشخیصص داد.

عوامل احساسی و روانی می توانند نقشی برجسته در بروز درد مزمن ایفا کنند.به ویژه هیجانات در ترشح اندورفین های بدن تأثیر دارند.در نتیجه هر چه بیشتر احساس افسردگی و اضطراب کنید،احتمال شدید تر شدن درد مزمن بیشتر می شود.

همچنین امکان دارد که درد مزمن بسته به شرایط شدید تر شود.درد طولانی مدت می تواند به کشیدگی مداوم ماهیچه ها نزدیک محل آسیب دیدگی منجر شود.با تحریک گیرنده های کشش در این مایچه ها ،دستگاه عصبی ممکن است به دریافت پیام درد حساس شود.چنان که هر گونه حرکت اندام دردناک شود.

شایع ترین مکان بروز درد مزمن کمر ،و بعد از آن گردن و مفاصل گرفتار التهاب است.ین گرفتار های دردناک معمولاً به داروهای مسکن خوب جواب نمی دهند.

درد ارجاعی

در ماشی از آسیب دیدگی پوست معمولاً دقیقاً در محل جراحت احساس می شود (درد موضعی است) و اغلب تعیین مکان درد اندام های عمقی داخلی و توصیف دقیق احساس درد مشکل است.علائم هم کاملاً متفاوت اند.درد عمیق و آزاردهنده است و فرد مبتلا اغلب احساس تهوع و ناخوشی عمومی دارد.

درد اندام های درونی ممکن است در جاهای دیگر بدن، گاهی بسیار دورتر از ناحیه ی بیمار یا آسیب دیده احساس شود. این درد را ارجاعی می گویند.علت این است مشترک با بافت های اسیب دیده ی منبع درد دارند. مغز ممکن است علائم رسیده از این گروه اعصاب را به اشتباه تفسیر کند.مثلاً،درد قفسه سینه ،که نشان می دهد ماهیچه ی قلب دچار کمبود اکسیژن شده است،اغلب در دست احساس می شود؛قلب و دست هر دو با یک گروه از اعصاب با مغز مرتبط هستند.

درد حا و درد مزمن

درد حاد با شروع علائم مشخص می شود و می تواند به کل تغییر کند،ولی چند روز طول می کشد.در عوض ،درد مزمن دیرپاتر است.جدول زیر تفاوت های جسمانی و فیزیولوژیایی درد حاد و درد مزمن را نشان می دهد.



نوع درد

احساس درد

پاسخ بدن

تغییرات جسمانی

درمان

 

درد حاد

اغلب شدید است ولی معمولاً مدتی کوتاه می پاید(چند ساعن تا چند روز)

درد به بدن می گوید استراحت کند تا بافت آسیب دیده ترمیم شود.

نبض تندتر می شود،فشار خون بالا می رود،تورم ایجاد می شود ،. پاسخ به محرک های دیگر منتر می شود.

مسکن ها موثرند و معمولاً مدت کوتاهی لازم می شوند،تا فعالیت ها از سر گرفته شوند.

 

 

 

 

درد مزمن

شدت درد اغلب بر علت اصلی غلبه می کند .با ادامه ی درد به مدت طولانی (هفته ها،ماه ها،یا سال ها )ارتباط بین منبع درد و خود درد کاهش می یابد.

 

 

پیام های درد می توانند تا مدت ها بعد از رفع محرک هنوز ارسال شوند.

 

اگر انتقال عصبی پیام های درد با کشیدگی ماهیچه ای به مدت طولانی همراه شود،دستگاه عصبی ممکن است به دریافت درد در اثر تحریک گیرنده های کششی ماهیچه حساس شود.

اغلب مصرف دراز مدت داروهای گیاهی موثر از مسکن های معمولی ؛مخدرها ممکن است فردرا بی حال کنند.وضعیت ذهنی و رابط بیمار می تواند در تسکین درد نقشی برجسته ایفا کند.

اسکن PET(توموگرافی گسیل پوزیترون)

اسکن PET(توموگرافی گسیل پوزیترون)

ادراک درد را می توان با روشی به نام توموگرافی گسیل پوزیترون بررسی کرد.این روش تصاویری می سازد که محل دقیق نواحی فعایل مغزی را نشان می دهند.در این تصویر ،نواحی فعالیت  شدید و نواحی فعالیت آهسته مغز معلوم شده اند.PETبرای بررسی واکنش مغز به درد به کار برده می شود و دانش انسان در مورد این موضوع را تا حدی زیادی بالا برده است.

 

شکل دهی ادراک درد

درد کاملاً در مغز درک میشود.ولی عوامل خارجی مختلفی در احساس درد دخالت دارند.مغز به هنگام شکل دهی نوع درد جنبه های روان شناختی آسیب دیدگی را همراه با تخریب جسمانی در نظر می گیرد.


 

 

به همان ترتیبی که مغز پیام های درد را بر اساس اهمیت آن ها دسته بندی می کند،سایر پیام های نامرتبط با درد را هم اولویت بندی می کند.مثلاً غریزه ی بقا بیشترین اهمیت را دارد.اگر در آتش سوزی گرفتار شده باشید ،برترین اولویت مغز فرار از آتش لشت،نه توجه به پیام هایی که سوختگی دست را اطلاع می دهند.

پرچه این مثالی مبالغه آمیز است،واقعیت توانایی مغز برای نادیده گرفتن درد در موقعیت های غیر تهدیدآمیز مثل ورزش توجه کارشناسان تسکین درد را جلب کرده است.اگر ورزشکاری در بازی فوتبال آسیب ببیند،ممکن است فقط بعد از پایان بازی درد آسیب دیدگی شدید را احساس کند.این به دلیل مسدود شدن پیام های درد است،

چون مغز آنها را کم اهمیت تر از نیاز به پیروز شدن در بازی فوتبال  مهم تر از اگاهی از پارگی رباط پاست،مغز را قانع کنیم که برد بازی تشخیص داده است.اگر می توانیم آن را متقاعد کنیم که پیام های مداوم درد التهاب اجتماعی مفاصل نیز کمتر است مثلاً تمایل به شرکت و لذت بردن از یک رویداد اجتماعی مورد انتظار ،اهمیت دارد .راه های رسیدن به این را هم در فصل چهارم خواهیم دید.

 برگرفته از کتاب تسکین درد 

درد چگونه احساس می شود؟


 پیام های درد از طریق دستگاه عصبی از ناحیه ی آسیب دیده به مغز فرستاده می شوند. پوست و بافت های عمقی تر بدن دارای انتهاهای عصبی بسیار پیچیده ای هستند ک تغییرات خارجی ،مثل گرما،سرما،فشار و نیز به محرک های داخلی مثل کشیدگی و ترشح مواد شیمیایی از سلول ها ی آسیب دیده پاسخ دهند.

وقتی این انتهاهای عصبی بر اثر تحریک های مستقیم فعال شوند،پیام های درد به مغز می فرستند.نخست پیام ها به ناحیه ای در نخاع به نام «شاخ خلفی»فرستاده و در آنجا پردازش می شوند.پیام های درد ازنخاع بالا می روند و به مغز می رسند.چون همه ی پیام های در قبل از رسیدن به مغز از شاخ خلفی می گذرند ،این قسمت نخاع از دروازه ی درد می دانند.

اعصاب و مغز

دستگاه عصبی سازوکاری بسیار پیچیده دارد که تغییرات درونی و بیرونی بدن را ردیابی و تجربه و تحلیل می کد و به آن ها پاسخ می دهد این دستگاه دو قسمت اصلی دارد؛دستگاه عصبی مرکزی،که شامل مغز   نخاع است،و دستگاه عصبی محیطی ،که از همه ی عصب هایی تشکیل شده است که مغز و نخاع را به تمام بدن وصل می کند.

تارهای عصبی

هر عصبی از دسته های تارهای عصبی ،ی اکسون ها،تشکیل شده است.برخی آکسون ها،به نام تارهای A،با غلافی چربی به نام میلین پوشیده شده اند،که آن ها را عایق می کند و سرعت انتقال علائم عصبی را بالا می برد.

مسیر پیام درد

وقتی آسیبی روی ده،پیام های درد در طول مسیرهای عصبی به نخاع فرستاده می شوند و بعد از عبور از شاخ خلفی (دروازه ی درد)،به مغز می روند تا در هپیوتالاموس پردازش شوند.

دستگاه عصبی مرکزی

دستگاه عصبی مرکزی شامل مغز و نخاع و مهم ترین دستگاه عصبی بدن است.این دستگاه مسئول دریافت پیام های ناشی از محرک هایی مثل درد،گرما،بو، مزه،و صدا از اندام ها و گیرنده های حسی است.در پاسخ این پیام ها،دستگاه عصبی مرکزی علائمی از طریق دستگاه عصبی محیطی به دستگاه های بدن،مثل ماهیچه ها می فرستد.

وقتی پیام درد به مغز رسید،در ناحیه ای به نام تالاموس پردازش می شود.و سپس درد احساس می وشد.سپس تکانه های عصبی از مغز به ماهیچه ها و اندام های داخلی برای ایجاد واکنش به درد به منظور محافظت از بدن پس فرستاده می شود.

واکنش به درد بستگی به خصوصیات بافت تحریک شده یا آسیب دیده دارد-مثلا ًبرخی بخش های بدن به کشیدگی حساس هستند.در حالی که برخی دیگر فشار یا دمای زیاد حساس ان.به هر حال ،صرف نظر از بافت تحریک شده یا نوع محرک ،هیچ دردی بدون کمک مغز احساس نمی شود.به همین دلیل است که در عمل جراحی از بی هوشی عمومی استفاده می شود. این کار با بی اثر کردن بخشی از مغز صورت می گیرد که درد را تشخیص می دهد.

برگرفته از درد و تسکین درد 

چگونه دردهاي مزمن را بدون دارو درمان كنيم؟

هر فردي به شيوه‌اي متفاوت و البته منحصر به فرد نسبت به درد واكنش نشان مي‌دهد و هر آسيب يا ضربه عاطفي در اشخاص مختلف، به ميزان و شيوه‌اي متفاوت موجب اختلال در جريان خون و سيگنال‌دهي‌هاي عصبي مي‌شود.
 
با توجه به اين واقعيت كه احساس شدت درد در هر انساني كاملا منحصر به فرد است و بسياري از عوامل رواني، فيزيولوژيكي و ژنتيكي بستگي دارد، پيدا كردن راه حل مناسب و موثر براي تسكين درد در بيماران مختلف، كار نسبتا دشواري است.
 
به گزارش مجله تخصصي آرپ، در آمريكا سالانه حدود 100 ميليون تن به دردهاي مزمن مبتلا مي‌شوند و درمان اين دردها هر سال حدود 635 ميليارد دلار هزينه را به نظام بهداشتي و درماني اين كشور تحميل مي‌كند.
 
پزشكان امروزه معتقدند كه «درد مزمن» تنها نشانه يك بيماري ديگر نيست بلكه به نوبه خود يك بيماري يا اختلال مجزا است و بايد مانند ساير بيماري‌ها تحت درمان قرار بگيرد. در برخي موارد درد مزمن حاصل يك التهاب است. اما در بسياري موارد ديگر مي‌تواند عامل پيچيده تري داشته باشد. عاملي كه در واقع به چگونگي پردازش سيگنال‌هاي درد در مغز بستگي دارد.
 
وقتي فرد به مدت طولاني در معرض درد جسمي قرار مي‌گيرد، رشته‌هاي عصبي در واقع ممكن است اين درد را به نوعي حافظه نورولوژيك مرتبط كنند. بنابراين حتي زماني كه عامل اوليه درد، برطرف شود، فرد هنوز احساس درد و آسيب ديدگي مي‌كند. از سوي ديگر، درد حتي ممكن است عامل ژنتيكي داشته باشد.
 
متخصصان دانشگاه كمبريج در انگليس اخيرا ژني موسوم به HCN2‌ را شناسايي كرده‌اند كه نقش تنظيم كنندگي دردهاي مزمن را برعهده دارد و مي‌تواند هدف درماني ديگري براي كنترل درد باشد. امروزه متداول‌ترين شيوه درمان دردهاي مزمن شامل استفاده از داروهاي مسكن، غيرنسخه‌اي مانند ايبوبروفن و آسپرين است كه نواحي ملتهب را مورد حمله قرار مي‌دهند و يا مصرف داروي نسخه‌اي ناركوتيكس مانند كدئين و مورفين است كه سيگنال‌هاي درد را متوقف مي‌سازند.

 اما اخيرا گروهي از كارشناسان بهداشتي موسسه بريوويل در آمريكا دريافتند 75 درصد از كلينيك‌هاي پزشكي تنها مواقعي در درمان دردهاي مزمن موفق مي‌شوند كه آن را با تكنيك‌هاي درماني مكمل و سنتي كنترل درد، تركيب كنند. اين تكنيك‌ها نظير طب سوزني يا ماساژ درماني در صورتي كه در مراكز تخصصي معتبر و استاندارد صورت گيرند در تسكين دردهاي مزمن تاثير چشمگيري خواهند داشت.
 
از سوي ديگر، گروهي از متخصصان مركز پزشكي دانشگاه استانفورد نيز در چندين مطالعه مختلف نشان داده‌اند كه تكنيك هيپنوتيزم پزشكي در كاهش و يا حتي ريشه كني دردهاي مزمن بسيار موفق است.
 
پزشكان دانشگاه جان هاپكينز نيز تاكيد دارند كه حتي فكر نكردن يا كمتر فكر كردن درباره درد به تسكين آن كمك مي‌كند.

منبع:مرارو